چهل قانون عشق یا به ترجمهی ارسلان فصیحی؛ “ملت عشق”، نوشتهی الیف شافاک، روایتیست داستانی از زندگی مولانا پس از آشنایی با شمس و البته برخلاف دیگر کتابهایی که دراین زمینه نگارش یافته اند، تکیه اش بیش از مولانای بزرگ، بر شمس است و حالات و اخلاقیات این صوفی نامدار.
دراین کتاب با مولانا، شمس، بیبرس، شیخ یاسین، کیمیا، ولد، اِلِلا و عزیز سروکار داریم که هرکدام داستان خودرا دارند و درجای جای کتاب به روایت بخشی از یک داستان بینهایت جذاب میپردازند.
اللا زنیست که در گیرودار زندگی غربی، درگیر ظاهرش شده و خیانتهای شوهرش را به پای ظاهری میبیند که به پیری گراییده، دراین زمان است که به پیشنهاد همسرش با یک انتشارات به عنوان دستیارِ ویراستار به همکاری میپردازد و دراولین تجربهاش نوشته های یک نویسندهی هلندی با امضای “ع.ز. زاهار” را برای ویرایش به او میدهند.
کتاب ملت عشق با جملاتی بسیار پرمغز و جذاب شروع میشود و داستانی که ویرایشش با اللاست و در دل این کتاب جای گرفته با روایت یک قاتل از دیدن چشمهای شمس؛ در چاهی که پس از چاقو زدن به او درآن انداخته بودندش.
این کتاب به شیوهی داستانهای اوایل قرن بیستم نگارش یافته و از نظر داستان نویسان؛ نسبت به سال نگارشش صدسال سبکش قدیمی تر است اما این سبک نوشتار بی شک چیزی از ارزش محتوایی این پرفروش ترین کتاب تاریخ ترکیه کم نکرده است، تا جایی که درایران نیز بیش از پنجاه بار با تیراژ بالا تجدید چاپ شده است. البته برای نویسندهای با سبک پسانوگرایی و تاریخی شاید بهترین سبک نگارش هم همین باشد.
دیگر نکتهی قابل توجه دراین کتاب؛ استفاده نکردن از منابع فارسی است و این نکته میتواند از ارزش تاریخی اثر تاحدودی بکاهد، روایات مختلفی از زندگی شیخ و نسبت او با کیمیا موجود است، دراین کتاب کیمیا دختر خواندهی مولانا و دختر دهقانی پیر معرفی شده که بعدها شیفتهی شمس میشود، شمس که همسن پدر اوست تن به این ازدواج میدهد اما…
روایت داستان ملت عشق و درکل زندگی مولانا در چند سطر و صفحه ممکن نیست، ملت عشق قسمت تحول یافتهی زندگی این عارف و شاعر نامی را به تصویر میکشد. مولانا درمورد آشنایی با شمس میگوید:” من با تو چنانم ای نگار یمنی/خود درغلطم که من توام یا تو منی” و چه زیبا الیف شافاک این واقعهی عظیم را به روی کاغذ آورده است.
الیف شافاک پس از دریافت جایزهی مولانا(رومی) برای کتاب “صوفی”، دست به تالیف کتابی برای نشان دادن تاثیر مولانا و عرفان بر زندگی افراد عصر حاضر زد، اللا پس از خواندن بخشهایی از این کتاب به دنبال عزیز، این نویسنده و عکاس شگفت انگیز میگردد و سپس بااو ارتباطی از طریق ایمیل برقرار میکند. رفته رفته، با خواندن نوشته های عزیز شیفتهی اوشده و مسایل زندگی اش را با او درمیان میگذارد و ناخواسته دوطرف وارد رابطهای عاشقانه میشوند.
با پایان یافتن بخش اعظم داستان مولانا، زندگی اللا هرچه بیشتر مورد تحول قرار میگیرد و سپس با عزیز دیدار میکند و راه عشق را همچون شاگردی حرف شنو از مکتب مولای عشق پیش میگیرد.
جذاب ترین بخش کتاب از نظر من؛ قوانین چهل گانهی شمس است که خواننده را بی تاب میکند و برای فهمیدن قانون بعدی صفحات را یکی پس از دیگری ورق میزند.
این کتابِ زیبا و ارزشمند به چندین زبان ترجمه شده و برای عاشقان عرفان میتواند شروع درسی عظیم باشد. از طلب تا فنارا وادی به وادی و مرحله به مرحله نشان میدهد و اوجهای بسیاری دارد.
ملت عشق؛ روایت زندگی مردانی از جنس خداست.این کتاب میتواند زندگی بسیاری از انسانهای دیگر را نیز همچون اللا از خمودی به حال خوش دائمی برساند.
باشد که با خواندن کتابهای خوب، خوب بودن و خوب ماندن راهم بیاموزیم.
نویسنده: محمدکمری
منتشر شده در نشریه علمی فرهنگی “نگاه سفید”
پیشنهاد میکنیم این کتابها را هم مطالعه کنید: