تا حالا شده كسي از شما بپرسد زندگي كردن را ياد گرفتهايد يا نه؟ اصلا به نظر شما روش زندگي كردن اكتسابي است يا ارثي؟ اگر از من بپرسيد ميگويم زندگي كردن مهمترين درسي است كه بايد ياد بگيريم؛ مهمتر از فيزيك و شيمي و هندسه. درسي كه متاسفانه آموزش و پرورش و مدارس و حتي دانشگاهها از ياددادن آن غافل شدهاند، اما نگران نباشيد؛ ميتوانيد اين درس فوق العاده مهم را از دل كتابها ياد بگيريد. امروز ميخواهم يكي از اين كتابها را به شما همراهان همیشگی ژیوارآموزان معرفي كنم.
كتاب تختخوابت را مرتب كن شامل ده درسي است كه ژنرال ويليام اچ. مك ريون در طول دوره آموزشي خود در پايگاه آموزش نيروي دريايي سيل (seal) ياد گرفته و در زندگي به كار بستهاست. اين ده درس، ساده اما بسيار كاربردي هستند. به عقيدهي نويسنده شما با آموختن اين ده درس ميتوانيد زندگي خود و حتي جهان را تغيير دهيد و بهبود ببخشيد. نكته قوت اين كتاب اين هست كه ژنرال مك ريون، خود اين نكتهها را تجربه كرده و به كار بسته و به آنها عقيده قلبي دارد. به عنوان مثال هنگامي كه ژنرال در درس پنجم ميگويد كه شكست ميتواند شما را قويتر كند، اين را با تمام وجود خود لمس كردهاست و به آن باور دارد. در انتهاي كتاب نيز سخنراني ژنرال مك ريون در جشن فارغ التحصيلي دانشجويان دانشگاه تگزاس در سال 2014 آورده شدهاست كه خلاصهاي از همين ده درس است. لازم به ذكر است كه كتاب مذكور در سال 2017 جزء پرفروشترينهاي نيويورك تايمز بوده است.
برشي از كتاب تختخوابت را مرتب كن
زندگي يك مبارزه است و امكان شكست هميشه هست اما كساني كه از شكست يا سختي يا شرمندگي ميترسند؛ هيچ وقت به پتانسيلها و قابليتهايشان دست پيدا نميكنند. بدون زير فشار گذاشتن محدوديتها، بدون جرئت و جسارت زياد، هرگز نميفهميد كه واقعا چه چيزهايي در زندگيتان امكانپذير است.
درباره ويليام اچ. مك ريون
ويليام هري مك ريون (William Harry McRaven) متولد 6 نوامبر سال 1955 و درياسالار چهار ستاره بازنشسته نيروي دريايي ايالات متحده آمريكا است. مك ريون مدرك كارشناسي خود را در رشته روزنامهنگاري اخذ كرد و مدرك كارشناسي ارشد خود را از نيروي دريايي گرفت و در آنجا به تاسيس برنامههاي عملياتي ويژه پرداخت. وي در سال 2012 به عنوان يكي از برجستهترين دانشآموختگان دانشگاه تگزاس معرفي شد. او با افتخار در ارتش خدمت كرد و در 37 سال خدمتش به عنوان يگان ويژه نيروي دريايي، در تمام سطوح فرماندهي بود و سرانجام در سال 2014 از نيروي دريايي آمريكا بازنشسته شد. او از سال 2015 تا 2018 به عنوان رئيس سامانه دانشگاه تگزاس خدمت كرده و سخنراني زيبايي نيز در جشن فارغ التحصيلي دانشجويان ايراد كرده كه در انتهاي كتابش آورده شده است. در ادامه تعدادي از درس هايي كه مك ريون فراگرفته را براي شما بيان ميكنم اميد است در زندگي خود به كار بسته و نتيجه بگيريد.
درس اول: روزتان را با تكميل يك كار شروع كنيد
در سرباز خانهي آموزش مقدماتي سيل قوانيني وجود داشت كه همه سربازان ملزم به انجام آنها به صورت دقيق و استاندارد بودند. اولين وظيفه آنها در شروع روز اين بود كه تختخواب خود را مرتب كنند، آنهم به صورت دقيق و با رعايت يك سري نكات. مثلا پتو بايد به صورت ماهرانه به شكل يك مستطيل تا ميشد و با بالشتي كه در بالا و وسط تخت گذاشته ميشد، زاويه نود درجه ميساخت. همچنين يونيفرم آنها بايد اتو شده و بدون هيچ چين و چروكي بود. همه اينها به نويسنده كتاب ياد داد كه انجام يك سري كارهاي به ظاهر كوچك ميتواند نتايج بزرگي را به ارمغان آورد و روي كل زندگي انسان موثر باشد بنابراين بعد از برخاستن از خواب، اولين كاري كه انجام ميدهيد اين باشد كه تختخوابتان را مرتب كنيد تا انگيزه و نيروي ادامه روز را در خود ايجاد كنيد.
درس دوم: شما نميتوانيد كارها را به تنهايي انجام دهيد
اين موضوع هنگامي براي ژنرال آشكار تر شد كه حادثهاي وحشتناك برايش اتفاق افتاد. در پي اين حادثه دو ماه در منزل ماند و نميتوانست حركت كند اما همسرش هر دقيقه و هر لحظه كنارش بود و به او يادآوري ميكرد كه چه كسي هست و به او قوت قلب ميداد. دوستانش به ديدنش ميآمدند و او را تنها نميگذاشتند و حمايت رئيسش باعث شد شغل خود را از دست ندهد و همه اينها باعث شد ژنرال تسليم نشود و بهبود يابد. هيچ كدام از ما نميتوانيم از تلخيها و سختيهاي زندگي در امان باشيم و براي موفقيت در برابر آنها نياز داريم كساني ما را همراهي كنند؛ پس در پي يافتن دوستاني خوب براي خود باشيد و فراموش نكنيد كه ديگران در موفقيت شما سهيم هستند.
درس چهارم: نيست، شما ادامه دهيد
ژنرال مك ريون در دوران آموزش، مربيای به اسم موكي مارتين داشت كه انساني فوق العاده و ورزشكاري حرفهاي بود. موكي مارتين در شناي آزاد و دوچرخهسواري سرآمد ديگران بود اما يك روز در حال دوچرخهسواري تصادف ميكند و فلج ميشود. او هرگز تسليم نميشود و اظهار بدبختي نميكند بلكه محكم ميايستد و تلاش ميكند؛ او پس از اين حادثه يك نقاش موفق ميشود.
در زندگي تسليم سرنوشت شدن و تلاش نكردن كار آساني است. به راحتي ميشود با بهانههايي همچون كجا بزرگ شدهام و چه مدرسهاي درس خواندهام همه چيز را تقصير سرنوشت انداخت و از تلاش كردن شانه خالي كرد؛ اما حقيقت اين نيست. فرق بين انسانهاي عادي و انسانهاي بزرگي همچون هلن كلر اين است كه آنها ناملايمات زندگي را تبديل به فرصتي براي خود كردند؛ چه خوب است ما هم دست از بهانه آوردن برداريم و براي بهبود زندگي خود تلاش كنيم.
درس هفتم: جلوي قلدرها و زورگويان بايستيد
مربيها در طول دوره آموزشي در سيل، آموزشهاي مختلفي را براي آمادگي دانشجويان در هر شرايطي به آنها ميدادند. يكي از آنها چهار مايل شناي شبانه در اقيانوس سن كلمنت بود. علاوه بر تاريكي و تنهايي و اقيانوس بيكران، انواع كوسههاي موجود در اقيانوس از جمله كوسههاي سفيد كه بزرگترين و وحشيترين آدمخوارهاي آنجا بودند، چيزهايي بود كه همه شناگران را ميترساند، اما مك ريون و همتيمياش ميخواستند در سيل بمانند بنابراين با ترس خود مبارزه كردند؛ آنها حتي خود را براي رويارويي با كوسههاي سفيد نيز آماده كردهبودند و همين شجاعتشان باعث پيروزي آنها شد.
از نظر آقاي مك ريون شجاعت خصوصيت فوق العادهاي است كه هر انساني آنرا درون خود دارد، فقط بايد آنرا بيابد و شكوفا كند. او ميگويد انسانهاي زورگو، قدرت خود را از آدمهاي ترسو و بزدل ميگيرند؛ در واقع آنها به واسطهي وحشتي كه در دل ديگران مياندازند قدرتمند ميشوند و با اين قدرت به ديگران زور ميگويند. همين حالا جلوي آنها بايستيد و اجازه ندهيد كسي شما را محدود كند.
درس نهم: به ديگران اميد بدهيد
به گفتهي نويسنده كتاب، در مراحل اوليه آموزش سيل، هفتهاي است به نام هفته جهنمي كه بدترين هفته در طول دوران آموزش است. هفت روز بدون خواب و استراحت با ورزشهاي طولاني و طاقتفرسا و آزار مربيان كه ارادهي انسان را به چالش ميكشد و طبق آمار، در هفته جهنمي بيشتر از هر دوره ديگر سربازان سيل را رها ميكنند. سختترين بخش اين دوره مرداب است به اين معني كه سربازان بايد دوازده ساعت، از غروب خورشيد تا طلوع آن، در مرداب بمانند؛ تمام بدن غرق در گل ميشود و از شدت سرما لرزشي غير قابل كنترل بر تن آدم ميافتد و آدم را وادار به عقبنشيني ميكند. در روزي كه مك ريون و بقيه سربازان در مرداب بودند اتفاق عجيبي افتاد؛ يكي از مربيان مطلبي را بيان كرد. او گفت كه سربازها ميتوانند از مرداب بيرون آيند و دور آتش بنشينند و قهوه داغ و سوپ مرغ ميل كنند به شرطي كه فقط پنج نفر تسليم شوند و سيل را رها كنند. چند تن از سربازان ميخواستند تسليم شوند كه صدايي بلند شد؛ صدايي خسته اما پرشور شروع كرد به آواز خواندن و به دنبال آن همه شروع كردند به آواز خواندن و با اين حركت اميد در دل سربازان زنده شد و ارادهي رفتهشان بازگشت.
همه ما روزهاي سختي را در زندگي تجربه كردهايم و خواهيم كرد. در چنين روزهايي بايد سعي كنيم اميد را در دل خودمان و اطرافيان زنده نگه داريم و شروع كنيم به آواز خواندن! به نظر من اين مهمترين درس است براي اين روزها كه همه در حال دست و پنجه نرم كردن با انواعي از مشكلات هستيم. تنها اميد ميتواند ما را زنده نگه دارد و باعث تلاش مضاعف ما شود.
درس دهم: هرگز تسليم نشو
نويسنده ميگويد؛ اين مهمترين درسي است كه در طول دوران آموزشي خود در سيل ياد گرفتهاست. در اولين روز دوره، مربي به انها از سختيهاي دوره ميگويد و زنگي را به آنها نشان ميدهد و ميگويد: «اگر توان تحمل اين همه سختي و رنج و عذاب را نداريد كافي است كه اين زنگ را سه بار به صدا در آوريد؛ زنگ را به صدا در آوريد و خود را از سختي برهانيد اما بدانيد كه اگر تسليم شويد، تا آخر عمر از اين كار پشيمان خواهيد بود. هرگز تسليم شدن چيزي را عوض يا آسان نميكند.»
هرگز تسليم نشويد، هرگز روياهايتان را رها نكنيد، بدانيد كه تسليم شدن چيزي را بهبود نميبخشد پس تلاش كنيد و زندگي خود را بسازيد…
سخن پایانی
اميدوارم اين معرفی و خلاصه ارائه شده توانسته باشد انگيزهاي براي مطالعه كتاب تخت خوابت را مرتب کن در شما ايجاد كند، تا هم از خواندن آن نهايت لذت را ببريد و هم از جزئيات اين كتاب آگاه شويد.
نویسنده: فائزه حاجی میرزایی
یک پاسخ
تخت خوابت را مرتب کن کتاب فوق العادهایه که تک تک درساش با تجربیات ارزشمند نویسندهش به دل آدم میشینه و یه جورایی انگار تبدیل به تجربهی خواننده میشه. خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.