بیشک برای شما نیز پیش آمده که تصمیمی برای انجام یک کار جدید یا ترک یک عادت بد گرفتهاید اما در میانة راه انگیزه خود را از دست داده و دیگر به مسیر خود ادامه نمیدهید. بنظرتان علت این کاهش انگیزه چیست؟ آیا به دنبال علت آن و راهحلهای آن رفتهاید؟ در این مقاله میخواهیم به مبحث انگیزه و مدیریت انگیزه بپردازیم.
در پس انجام هر تصمیم و هر کاری، انگیزهای نهفته است؛ میزان علاقه، پیگیری و پافشاری ما برای بهخوبی انجام دادن کارها، به میزان انگیزة ما برای انجام آن کار وابسته است. هر چه انگیزه بیشتر باشد، میل به انجام دادن کارها نیز بیشتر خواهد بود و برعکس. به صورتی که اکثر اوقات بیمیلی نسبت به انجام امور را به عنوان «بیانگیزگی» در نظر میگیریم.
یکی از مشکلاتی که افراد هنگام انجام دادن کارها دارند، مخصوصا کارهایی که نتیجة آنی در پی ندارند و برای حصول نتیجه باید مدتی صبوری کرد، مشکل بیانگیزگی یا کاهش انگیزه در اواسط راه میباشد.
انگیزه در طول دورة انجام کار تغییر میکند و دچار افزایش یا کاهش میشود. معمولا قبل از شروع کار یا در اوقات ابتدایی، انگیزهها بهشدت بالاست؛ اما در اواسط راه با بیانگیزگی روبهرو میشویم.
هر شخصی انگیزههای متفاوتی دارد. گاهی اوقات ممکن است چیزی فردی را برانگیخته کند، اما همان چیز هیچ واکنشی را برای فرد دیگر به همراه نداشته باشد. همچنین انگیزهها برای انجام یک کار ممکن است متفاوت و متعدد باشند. به عنوان مثال برای قبولی در یک آزمون، چند انگیزه ممکن است وجود داشته باشد؛ مثلا کسب رضایت و خوشحالی خانواده، اخذ مدرک تحصیلی و فراهم شدن فرصت شغلی بهتر، علاقهمندی به زندگی در شهرهای دیگر و… میتوانند انگیزهای متفاوت برای قبولی در آزمونی مثل کنکور سراسری باشند. از میان این انگیزههای متعدد، یکی از آنها ممکن است از سایرین قدرت بیشتری داشته باشد و به یاد آوردن آن، انرژی و قدرت بیشتری به شما بدهد. اما گاهی اوقات قویترین انگیزه نیز در برههای از زمان تاثیر کمتری داشته و برحسب شرایط و اتفاقات، انگیزههای دیگر نقش پررنگتری را ایفا میکنند و بر سایر انگیزانندهها غالب میشوند.
هر فردی در شرایط عادی و ایدهآل میتواند عملکرد خوبی را از خود به ثبت برساند؛ اما مهم این است که هنگامی که شرایط بر وفق مراد شما نیست، آیا باز هم میتوانید عملکرد خوبی از خود نشان داده و از مسیر خود پا پس نکشید؟ دقیقا همینجاست که مدیریت انگیزه به کمک شما میآید و شما را در حفظ انگیزه و کارایی در هر شرایطی از جمله شرایط نامطلوب یاری میکند. هدف از مدیریت انگیزه این است که با انگیزه بودن را به یک ویژگی یا عادت همیشگی شما تبدیل کند و اجازه ندهد شرایط نامطلوب، از انگیزه شما برای حرکت رو به جلو بکاهد. بنابراین پایه و اساس مدیریت انگیزه این است که افراد نه تنها در شرایط مناسب، بلکه در شرایط نامناسب نیز بتوانند به خوبی عمل کرده و انگیزه خود را حفظ کنند.
انگیزهها در دو دستة عمده انگیزههای درونی و انگیزههای بیرونی قرار میگیرند.
-
انگیزههای بیرونی
انگیزههای بیرونی از مشوقها (مانند پول، جایگاه بهتر و…) یا عوامل محیطی (پیامدهای تقویتکننده یا تنبیهکننده) نشأت میگیرند. در اینجا فرد برای دریافت پاداش یا فرار از تنبیه سعی در انجام کاری میکند. اما اینها برای ایجاد انگیزة درونی در کارهایی که موردعلاقة فرد نیست، تاثیر خاصی ندارند.
-
انگیزههای درونی
انگیزههای درونی از درون خود فرد سرچشمه گرفته و بهخاطر احساس علاقه، میل به رشد، لذت یا از روی کنجکاوی او را به سمت مواجهه با چالشها سوق میدهد. در انگیزههای درونی برخلاف انگیزههای بیرونی، فرد نیازمند پاداش یا قدرشناسیِ دیگران نیست و همین که تمایلات درونی خود را راضی کند بهترین انگیزه برای ادامه راه وی خواهد بود.
گمان میکنم نیازی به بازگو کردن نباشد که انگیزه درونی به مراتب مهمتر و تاثیرگذارتر از انگیزة بیرونی میباشد. اما برای رسیدن به یک هدف مشخص وجود هر دوی آنها لازم است. به عنوان مثال برای درس خواندن، انگیزههایی همچون جایگاه اجتماعی بهتر، ارضای نیازهای روحی، موقعیتهای شغلی بهتر و… از نوع درونی بوده و وجود آنها لازم است. اما در کنار این موارد از تاثیر انگیزههای بیرونی همچون استفاده از نوشتافزارهای فانتزی، تعیین جایزه برای کسب نمرة خوب یا در نظر گرفتن تنبیه برای زمانی که کمکاری کردهاید و… نمیتوان چشمپوشی کرد.
اما چندان مهم نیست که پای کدام یک از انگیزههای درونی و بیرونی در میان باشد؛ در هر صورت انسان برای ادامة زندگی و رشد نیاز به انگیزه دارد.
دو باور اشتباه در ارتباط با موضوع انگیزه وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
- اولین باور اشتباه این است که عدهای تصور میکنند ابتدا باید منتظر بود تا انگیزه در ما ایجاد شود، سپس اقدامات خود را شروع کنند. اما واقعیت این است که ابتدا باید حرکت و اقدام را شروع کرد تا انگیزه به سراغتان بیاید. در واقع ما با شروع به حرکت کردن، انگیزه را دنبال خود به حرکت درمیآوریم؛ زیرا با هر قدم موفقآمیز کوچکی، انگیزة ما برای ادمة راه و برداشتن قدمهای بزرگتر بیشتر میشود.
- عدهای نیز تصور میکنند همین که انگیزه داشته باشند، به تمام اهداف و خواستههای خود میرسند. این موضوع همیشه درست نیست؛ زیرا داشتن انگیزه از شروط لازم و ضروری برای رسیدن به خواستههاست اما شرط کافی نمیباشد و عواملی چون برنامهریزی، تلاش مستمر، رفع نواقص و برطرف کردن نقاط ضعف و… نیز در مسیر رسیدن به اهداف لازم هستند.
راهکارهای مدیریت انگیزه
چگونه انگیزه درونی را تقویت کنیم؟
-
برای خود هدف تعیین کنید.
بدون تعیین هدف، انگیزهای هم شکل نخواهد گرفت. باید ابتدا هدفی وجود داشته باشد تا انگیزهای برای دستیابی به آن بهوجود آید. درست انتخاب نکردن اهداف این تصور را در ذهن بوجود میآورد که علت عدم حصول نتیجه، بیانگیزگی است. عدم انتخاب صحیح و روشن نبودن هدف باعث عدم فعالیت موثر و پیشرفت میشود که ممکن است به اشتباه به عنوان «بیانگیزگی» در نظر گرفته شود. از این رو انتخاب درست هدف از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برای انتخاب صحیح هدف مقالة اهمیت هدفگذاری را مطالعه نمائید.
-
مطالعه را فراموش نکنید.
مطالعة کتاب، تفکر، پرسش و جستجو در موضوع موردنظر باعث افزایش اطلاعاتتان در آن زمینه شده که میتواند انگیزههای درونی شما را برانگیزد. بنابراین هرگز دست از مطالعه و تحقیق در طول مسیر رسیدن به اهداف خود برندارید.
-
ناامید نشوید.
حتی اگر برای لحظهای از موفقیت خود ناامید شوید، جبران این ناامیدی و برانگیختن مجدد انگیزه بسیار دشوار خواهد شد. بنابراین هرگز اجازه ندهید ناملایمات و دشواریهای مسیر، شما را از ادامة راهتان ناامید و مایوس کند.
-
خودباوری خود را افزایش دهید.
منظور از خودباوری، باور و تصور ما از تواناییها و پتانسیلهای خود برای رسیدن به خواستههای ماست. اینکه باور داشته باشیم از پس انجام هر کاری برمیآئیم باعث افزایش اعتماد به نفس، انگیزه و بهبود عملکردمان خواهد شد. برای تقویت خودباوری، ابتدا اهداف کوتاه مدتی برای خود در نظر بگیرید و آنها را به قدمهای کوچکتر تقسیم کنید و پس از به اتمام رساندن هر قدم، سراغ قدمهای بعدی بروید و به مرور اهداف بزرگتری برای خود برگزینید. با پشت سر گذاشتن هر مرحله، اعتماد به نفس و خودباوری شما از اینکه میتوانید رو به جلو حرکت کنید افزایش یافته و در نهایت منجر به افزایش انگیزة شما خواهد شد.
-
منتظر نمانید تا حسوحال انجام کار به سراغتان بیاید.
بیان عباراتی چون «الان زمان مناسبی برای این کار نیست»، «هنوز کلی فرصت دارم»، «از شنبه شروع میکنم» و عباراتی از این دست نشاندهندة این است که شما انگیزة کافی برای انجام آن کار را ندارید.
گاهی اوقات پیش میآید که کاری را از روی اکراه و بدون میل درونی آغاز میکنید اما کمی که از آن میگذرد، از انجام دادن آن لذت میبرید و به کارتان تا به انتها ادامه میدهید. سعی کنید از بهانههایتان قویتر باشید و اجازه ندهید افکار منفی شما را از انجام کاری باز دارد. مثلا امروز باید 4 ساعت روی پروژة خود زمان بگذارید و تا پایان روز آن را آماده کنید. بهجای بهانهتراشی و کلنجار رفتن با افکار خود، فقط شروع کنید به انجام دادن آن. پس از گذشت چند دقیقه میبینید که غرق این کار شدهاید و بیانگیزگی شما از بین رفته است.
با مدیریت انگیزه میتوانید از کمترین فرصتها و کمترین امکانات، بیشترین بهره را ببرید و اوضاع را به نفع خودتان تغییر دهید. منتظر رسیدن زمانی که همه چیز عالی و بینقص باشد نمانید. حتی اگر تمام شرایط باب میل شما نیست، باز هم باید بیاموزید که تا حد ممکن بهترین شرایط را برای خودتان ایجاد کنید یا لااقل برای آن نقطه تلاش کنید.
کمال طلبی منفی و راه رهایی از آن
-
انگیزه بیرونی ایجاد کنید.
انگیزة بیرونی شاید دوام زیادی نداشته باشند و اثرات آن زودگذر باشد، اما برای شروع فعالیت بسیار میتواند مفید و کارساز باشد. بنابراین با در نظر گرفتن انگیزههای بیرونی مانند تعیین پاداش یا تنبیه برای خود، انگیزة درونی خود را تحریک کنید. به یاد داشته باشید که مداومت در انگیزههای بیرونی باعث میشود، آن انگیزانندهها به مرور نقش انگیزة درونی را ایفا کنند.
-
برای خود شرایط همکاری و رقابت با دیگران ایجاد کنید.
وقتی شما مجبور به کمک و همکاری با دیگران برای انجام کاری میشوید یا برای انجام کاری با فرد دیگر وارد یک رقابت میشوید، قطعا برای اینکه تواناییهای خودتان را ثابت کنید سعی میکنید بهتر و بیشتر تلاش کنید، که این خود یک انگیزانندة بسیار مهم و قدرتمند است.
سخن پایانی
در این مقاله گفتیم که افراد برای انجام فعالیتهای خود نیازمند انگیزهاند. در واقع انگیزه یک حالت و نیروی درونی است که باعث روشن شدن موتور افراد، در جهت انجام فعالیتهای آنها میشود. بدون انگیزه رسیدن به خواستهها تقریبا محال است. با تمرین راهکارهایی که ذکر شد، با توجه به ویژگیهای شخصی خودتان بهترین انگیزاننده را برای خود انتخاب کرده و به سمت خواستهها و اهدافتان خیز بردارید.
نویسنده: رضا قاسمی
پیشنهاد ویژه سردبیر برای مطالعه:
یک پاسخ
کمال گرایی هم میتونه از دلایل اهمال کاری و ادامه ندادن راه باشه. من شخصا تجربشو دارم…