دوران چهار تا هفت سالهی دانشجویی با تمام مشکلات و سختیها، فرصت بسیار ارزشمندی برای تفریح، کسب تجربه و همچنین یادگیری مهارتهای مختلف است. این را به عنوان فردی که این دوران را پشت سرگذاشته به شما میگویم و به شما اطمینان میدهم که اگر این کارها را انجام ندهید، پس از اتمام این دوره حسرتش بر دلتان خواهد ماند. پس با من همراه باشید تا بفهمید چه کارهایی را باید انجام دهید.
خودتان را از خوشگذرانی و مسافرت محروم نکنید.
برخلاف پیج های اینستاگرامی که مدام میگویند در جوانی باید تمام تمرکزتان روی کار و پول درآوردن و کسب مهارت باشد، من به شما میگویم که یکی از مهمترین کارهایتان در این دوره تفریح و خوشگذرانی است. توصیه من به شما این است که بعضی از آخر هفتههایتان را به صورت کامل به تفریح اختصاص دهید و با دوستانتان خوشبگذرانید. این کار لزوما مستلزم داشتن پول زیاد و هزینههای مختلف نیست، بلکه با کمترین هزینه ممکن میتوانید با همان کولههای خودتان و یک فلاسک چایی و مقداری خوراکی یک روز را در جاهای دیدنی شهر محل تحصیل یا شهرهای اطرافتان تفریح کنید. این مورد حتی میتواند ایدهی یک ولاگ پر بازدید دانشجویی باشد و ویدیویی که از توضیح کارهای آن روز و هزینههایتان تهیه میکنید را منتشر کنید.
به عنوان فردی که در دوران قبل و بعد از دانشجویی مسافرتهای زیادی رفتهام و تقریبا سراسر ایران را دیدهام، با اطمینان به شما میگویم که مسافرت با دوستان دانشگاه، خصوصا اگر خوابگاهی باشید، سفر رفتن و تفریح با هماتاقیها لذتی به مراتب بیشتر از سفرهای لاکچری پس از آن میتواند داشته باشد. پس خودتان را از این فرصت محروم نکنید و اگر تا کنون تفریحات ساده و سفرهای ارزان دانشجویی را تجربه نکردهاید، در اولین فرصت ممکن این کار را بکنید. بعد از وارد شدن به فضای کار، خصوصا اگر جزو کار درمان باشید، به شما اطمینان میدهم که هرقدرهم از نظر مالی شرایطتان بهتر شود، از نظر زمانی محدودیت خواهید داشت و نمیتوانید به آسودگی الانتان مسافرت کنید.
به عنوان نکته آخر در این بخش دقت کنید که تفریحات سالم مدنظرتان باشد و از رفتن به سمت تفریحاتی مانند مواد مخدر و مشروبات الکلی شدیدا دوری کنید.
تا میتوانید در کارگاهها و کلاسهای مختلف شرکت کنید.
در کنار تفریح و مسافرتهای مختلف که از کارهای مهمی است که باید انجام دهید، دوران دانشجویی فرصت ویژهای برای شرکت در کلاسهای مختلف و یادگیری مهارتهایی است که در زندگی به آن نیاز پیدا میکنید. رشتهی شما هرچه که باشد با شرکت در کارگاههای مختلف و کلاسهای فوق برنامه میتوانید دید بهتری نسبت به بازار کار، توسعه فردی، آینده شغلی و… بدست بیاورید. از طرفی بعضی مهارتها ممکن است هیچ ربطی به زمینه شغلیتان نداشته باشند، اما چون مورد علاقهتان هستند میتوانید به سراغ آنها بروید. مثلا اگر علاقهمند به هنر هستید میتوانید کلاسهای هنری مختلف از جمله سبکهای مختلف نقاشی، کلاسی موسیقی و کار با سازهای مختلف، آموزش نویسندگی، آموزش شاعر شدن و… را در برنامهتان بگذارید. به هرحال به عنوان یک دانشجو همیشه برای یادگیری مهارتهای مختلف وقت دارید و اگر اینکار را بکنید، قطعا در پایان دوران دانشجوییتان از کسانی که این مهارتها را بدست نیاوردهاند رضایت بیشتری از دوران تحصیلتان دارید. ناگفته نماند که گاهی همین کلاسهای فوق برنامه باعث میشوند که مسیر شغلیتان کاملا عوض شود و در یکی از همین زمینهها مشغول کار شوید. مثال زندهاش خودم که پرستاری خواندهام اما در دوران دانشجویی آنقدر مهارتهای مختلف به دست آورده بودم که با پایان تحصیلم، پرستاری فقط یکی از دستاورهایم حساب میشد، نه دستاورد اصلی.
زبان انگلیسی را تقویت کنید.
یکی از چیزهایی که اکثر دوستان و همکارانم بعد از دانشجویی حسرتش را میخورند، تداوم ضعفشان در زبان انگلیسی است. الان نمیدانید که تسلط بر این زبان چه فرصتهایی را میتواند برایتان فراهم کند. شما چه قصدتان مهاجرت باشد و چه ادامه تحصیل، در هرصورت نیاز دارید که زبان انگلیسی را بلد باشید. تا زمان دارید و میتوانید، در کلاسهای مختلف شرکت کنید، به مرکز زبان دانشگاهتان مراجعه کنید یا از دوستانی که میدانید به این زبان مسلط هستند کمک بگیرید. داشتن مدرک زبان بعد از دانشجویی میتواند یکی از ارزشمندترین دستاوردهایتان باشد. اگر هم تا الان این کار را کردهاید که به شما تبریک میگویم.
یک مهارت پول ساز کسب کنید!
تصورتان از آینده شغلیتان هرچه که هست، مطمئن باشید واقعی نیست. تا به صورت کامل وارد بازار کار نشوید و در شغلتان مشغول فعالیت نباشید، نمیتوانید قضاوت درستی درمورد سختی کار، درآمد، علاقهتان به آن شغل و… داشته باشید. این موضوع هیچ ربطی به رشتهتان هم ندارد. احتمالا شما هم مثل خیلی دیگر از دوستان با توجه به رتبه دانشگاه و چیزهایی که در گوشتان خواندهاند و در خانوادهتان ارزش بوده به این رشته آمدهاید. شاید مثل بعضی از دوستان هم بگویید اولش دوستش نداشتم، اما الان اگر به گذشته برگردم، بازهم همین رشته را انتخاب میکنم. که البته این هم یکی از ترفندهای مغز است برای فرار از واقعیت. بگذریم، به هرحال بهترین کار در زمان داشنجویی این است که یک مهارت پولساز، ترجیحا در حیطه مورد علاقهتان کسب کنید، مثلا در کنار درس خواندن طراحی سایت، طراحی گرافیکی، بازاریابی و فروش، سئو یا هر مورد دیگری که به ذهنتان میرسد و میتوانید در آن مشغول فعالیت باشید را یادبگیرید. قرار نیست این چیزی که یادمیگیرید دقیقا شغل آیندهتان شود، اما با توجه به بازار نابسامان کار در ایران و مشکلات زیادی که هست، خصوصا بعد از تجربه مدتی زندگی مستقل، برگشتن و وابستگی مجدد به خانواده میتواند دیوانه کننده باشد.
قرار نیست همیشه کار گیرتان نیاید، شاید رشتهتان بسیار پرتقاضا باشد و کارتان هم تضمین شده باشد، اما اگر به هرعلتی بعد از شاغل شدن فهمیدید برای این شغل ساخته نشدهاید و دارید عذاب میکشید، آن موقع به نظرتان از سر ناچاری ادامه دادن بهتر است یا رها کردن و مشغول شدن به مهارتی که در دوران دانشجویی یادگرفتهاید؟ من باشم انتخابم دومی است، شما را نمیدانم. اما در هرصورت توصیهی من این است که حتما یک مهارت پولساز کسب کنید تا بعد از دانشجویی بتوانید با خیال راحت بین دو یا چند گزینه انتخاب کنید و ناچار به رفتن مسیری مشخص شده نباشید.
مهارتهای نرمتان را برای ورود به بازار کار و زندگی تقویت کنید.
بعد از دوران دانشجویی دوحالت وجود دارد، یا مهارتهای نرم زیادی دارید و مدام میشنوید که از دانشگاهتان تعریف میکنند و یا به مهارتهای نرم بیتوجه بودهاید و پشت سرتان یا غرغرکنان از همکارانتان میشنوید که میگویند «گل بگیرن در دانشگاهیو که به تو مدرک داد»، گاهی هم میگویند «راسته که میگن مدرک شعور نمیاره». نکته مهم این است که مهارتهای نرم در دانشگاه تقریبا هیچ واحد درسی مشخصی ندارد، ممکن است گاهی از طرف مرکز مشاوره کارگاههایی برگزار شده باشد که آن هم یا شرکت کننده ندارد و منظم برگزار نمیشود و یا مدرس خوبی برای آن انتخاب نشده. اگر میخواهید در محل کارتان پذیرفته شوید، لازم است مواردی مانند ارتباط حرفهای، مدیریت هیجانات، کار تیمی، رعایت سلسله مراتب، مهارت انتقاد کردن، آموزش پذیری، قدردانی و… را به خوبی یادبگیرید. لیست مهارتهای نرم مورد نیاز هر شغلی متفاوت است، اما بعضی موارد همه جا مشابه است. مثلا تفاوت نسلها در تمام مشاغل وجود دارد و شما به عنوان یک نیروی تازهکار، باید با خصوصیات اخلاقی و انتظارات افراد با تجربهتر آشنا باشید و تاجای ممکن سعی کنید انتظارات آنها را برآورده کنید تا مورد شماتت یا بدگویی نزد مسولینتان قرار نگیرید. باور کنید شما هرقدرهم متخصص و مسلط باشید، مدیرتان قرار نیست به خاطر شما، در برابر فرد با سابقهتر بایستد و شما به عنوان یک تازه کار مورد قضاوت قرار میگیرید. پس بهتر است با تقویت مهارتهای ارتباطی و درکل مهارتهای نرم مورد نیاز، با آمادگی خوبی وارد محیط کاریتان شوید.
سخن پایانی در رابطه با کارهایی که در دوران دانشجویی باید انجام دهید
لیست این کارهای میتوانست خیلی گستردهتر هم باشد، مواردی مانند توجه به روابط عاطفی، تعیین اهداف آینده و… هم میتوانستند در این مقاله اضافه شوند، اما تاکید من اینجا به مهمترین مسائل بود. شما اگر بتوانید در دوران دانشجوییتان روی این پنج موضوع کار کنید، میتوانید بعد از فارغ التحصیلی همیشه به عنوان یک خاطره خوب و دوران ارزشمند از سالهای دانشجوییتان یاد کنید و اگر از این فرصت استفاده نکنید و تمام تمرکزتان فقط روی درسها و تکالیف باشد، احتمالا حسرتهای بزرگی در ادامهی زندگیتان خواهید داشت. توصیه به انجام دادن این کارها به این معنی نیست که درسهایتان به حاشیه برود، بلکه پیشنهاد ما این است که یک دانشجوی متوسط اما چند بعدی باشید تا یک دانشجوی درسخوان و معدل الفی که فقط در یک بعد از زندگیاش موفق است. به هرحال آرزو میکنم که از روزها و ماههای مانده تا پایان تحصیلتان نهایت استفاده را بکنید.